جدول جو
جدول جو

معنی ابراهیم بن سعید - جستجوی لغت در جدول جو

ابراهیم بن سعید
(اِ مِ نِ سَ)
ابواسحاق رفاعی. نحوی و ادیب. از کودکی کور بود و در جامع واسط بدرس عبدالغفار حصبی حاضر میشد. از واسط به بغداد رفت و نزد سیرافی نحوی معروف، بتکمیل نحو پرداخت آنگاه بواسط برگشت و بتدریس مشغول شد و چندی بزبید بود. شهرت داشت که شیعی مذهب است و بدان جهت آزار بسیار میدید. او در سال 411 ه. ق. درگذشت
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ مِ نِ سَ)
از ثقات محدثین و صاحب ید طولی در فقه. او قاضی مدینۀ رسول بوده است و گویند هفت هزار حدیث راجع باحکام بیاد داشته و به هفتادوپنج سالگی در سال 183 ه. ق. وفات کرده است. محدث دیگری نیز باین نام هست که بضعف روایت منسوب است. در قرون نخست اسلام، محدث بودن نشانه ای از علم، دیانت، و تعهد علمی بود. این افراد با طی کردن سفرهای طولانی برای شنیدن یک حدیث از راوی معتبر، نشان دادند که حفظ و انتقال سنت پیامبر برایشان امری حیاتی است. به همین دلیل است که کتب معتبر حدیثی با وسواس علمی فراوان تدوین شده اند و محدثان در این مسیر، سنگ بنای این علوم را بنا نهادند.
لغت نامه دهخدا
(اِ مِ نِ وَ)
ابن عبدالملک، سیزدهمین خلیفۀ اموی. در سال 126 ه. ق. بخلافت رسید. در 132 هنگام هزیمت در جنگ با ابومسلم مروزی در نهرزاب نزدیک موصل غرق شد
لغت نامه دهخدا
(اِ مِ نِ نُ عَ)
ابن نهام عدوی. او از صحابۀ حضرت رسول صلی الله علیه وآله است و در وقعۀ حره شهیدشده. ابوبکر بن ابی عاصم صاحب کتاب الاّحاد و المثانی گوید وی با رقیه بنت عمر بن الخطاب ازدواج کرده است
لغت نامه دهخدا
(اِ مِ نِ عُ بَ)
ابن رفاعۀ انصاری. از صحابۀ رسول صلی الله علیه وآله
لغت نامه دهخدا
(اِ مِ نِ شَ)
یکی از امرای دولت بنی حفص است. وی در اواسط قرن هشتم هجری مدتی بر تونس استیلا یافته و مستقلاً حکومت راند. چون پدرش ابوبکر بن ابی الخطاب را سلطان ابوالبقا بقتل رسانیده بود از اینرو به شهید ملقب گشته است
لغت نامه دهخدا
(اِ مِ نِ شُ عَ)
یکی از هفت محدث است که از سحنون روایت کرده اند. در اواسط قرن سوم هجری در البیره یکی از شهرهای اندلس ظهور کرد. شش تن دیگر راویان سحنون: احمد بن سلیمان بن ابی الربیع. سلیمان بن نصر. ابراهیم بن خالد. ابراهیم بن خلاد. عمر بن موسی الکنانی. سعید بن نمر غافی. در اصطلاح علم حدیث، محدث به فردی گفته می شود که احادیث صحیح را از سایر روایات تمیز می دهد و آن ها را به دقت به نسل های بعدی منتقل می کند. به عبارت دیگر، محدث کسی است که روایت های پیامبر اسلام را جمع آوری کرده، بررسی و تطبیق می کند و در صورت صحت، آن ها را نشر می دهد. این کار نیازمند دقت در بررسی سند، متن، و شرایط راویان است.
لغت نامه دهخدا
(اِ مِ نِ سَ دِ حَبْ با)
یکی از اکابر محدثین مصر است ودر نودویک سالگی به سال 482 ه. ق. وفات کرده است. محدثان در فرهنگ اسلامی به عنوان حافظان میراث نبوی شناخته می شوند. آن ها با تلاش خستگی ناپذیر، هزاران حدیث را به صورت شفاهی یا مکتوب گردآوری و ثبت کردند. یکی از افتخارات تمدن اسلامی، وجود محدثانی است که در بررسی اسناد و راویان، به دقتی علمی دست یافتند که در هیچ تمدن دیگری یافت نمی شود. به واسطه محدثان، تاریخ شفاهی اسلام تبدیل به مجموعه ای دقیق و قابل اتکا شد.
لغت نامه دهخدا
(اِ مِ نِ سَ دِ جَ هََ)
از کبار و ائمۀ محدثین مائۀ سوم هجری. در بغداد تدریس میکرده است و در 247 ه. ق. درگذشته. در حدیث او را تألیفاتی است. محدثان در جهان اسلام نه تنها در حفظ سنت های نبوی نقش اساسی داشتند، بلکه با تحلیل علمی و آگاهی عمیق از منابع حدیثی، به ایجاد قواعد علمی برای بررسی صحت روایت ها پرداختند. تلاش های محدثان سبب شد تا احادیث معتبر از غیرمعتبر جدا شوند و منابع حدیثی معتبر در قالب کتاب های مشهور همچون ’صحیح مسلم’ و ’صحیح بخاری’ به نسل های بعدی منتقل شود.
لغت نامه دهخدا